شهید سید محمدباقر صدر
150 بازدید
موضوع: تاریخ و سیره

شناسنامه

نام: سید محمدباقر صدر

تاریخ تولد:۱۰اسفند ۱۳۱۳

محل تولد: کاظمین عراق

محل تحصیل: نجف

محل زندگی: نجف

تاریخ شهادت: ۱۹فروردین ۱۳۵۹

اساتید: سید ابوالقاسم خویی • محمدرضا آل یاسین • صدرا بادکوبه ای

شاگردان : سید محمود هاشمی شاهرودی.سید کاظم حسینی حائری.محمدرضا نعمانی.محمدمهدی آصفی.محمد هاشم صالحی.سید عبدالغنی اردبیلی.غلامرضا عرفانیان.سید کمال حیدری.محمد هاشم صالحی.

تالیفات: فدک فی التاریخ، غایة الفکر فی علم الاصول، فلسفتنا، قتصادنا، ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی، الانسان المعاصر و المشکله الاجتماعیة، البنک الاربوی فی الاسلام، دور الائمة فی الحیاة الاسلامیة

و …

ولادت

سید محمدباقر صدر از خاندان صدر در ۱۰ اسفند ۱۳۱۳) در شهر کاظمین به دنیا آمد.  پدرش سید حیدر صدرعاملی بود. مادرش دختر شیخ عبدالحسین آل یاسین بود. [1]

در ۱۴سالگی پدرش را از دست داد و زیر نظر مادر و برادرش سید اسماعیل صدر قرار گرفت.

اقامت در نجف

در سال ۱۳۶۵ (قمری) که دوازده ساله بود به همراه برادرش سید اسماعیل به نجف رفت تا نزد استادان حوزه علمیه آن شهر به تحصیلات عالی بپردازد. او بخشی از سطوح را نزد برادرش آموخت. دوره عالی فقه و اصول را نزد سید ابوالقاسم خویی و شیخ محمدرضا آل یاسین گذراند. فلسفه اسلامی (اسفار ملاصدرا) را از صدرا بادکوبه ای آموخت و در کنار آن فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غیرمسلمان را هم آموخت. گفته شده وی در دروس علامه جعفری در این زمینه شرکت کرده است.

او در فلسفه، اقتصاد، منطق، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز مطالعه و تحقیقاتی داشت.  وی را می توان بنیانگذار منطق استقرائی در حوزه دانست.

فعالیت های اجتماعی

تأسیس حزب الدعوه در سال ۱۳۷۷هجری قمری

همکاری با جماعة العلماء در نجف

انتشار مجله الاضواء در سال ۱۹۶۱میلادی

مبارزات

پس از درگذشت محسن حکیم به دنبال یک نبرد طولانی با حزب بعث عراق به تدریج صدر به عنوان یک رهبر شناخته شده مورد توجه مردم قرار گرفت.  او به علت مبارزاتش با حکومت بعثی عراق بارها توسط حکومت عراق دستگیر و زندانی شد. در آخرین مرحله وی را در خانه خود زندانی کردند و از رفت وآمد مردم به خانه او به طور جدی جلوگیری نمودند.

اندیشه ها

سیدمحمدباقر صدر، در دانش هایی چون اصول، فقه، فلسفه سیاست، و معرفت شناسی نظریه های جدیدی ارائه داده است. برخی از نظریه های مشهور وی عبارت است از:

نظریه حق الطاعه

شهید صدر نظریه حق الطاعه را در مقابل نظریه مشهورِ قبح عقاب بلا بیان مطرح کرده است. بر طبق نظریه حق الطاعه، در شبهات بَدَوی، یعنی در مواردی که احتمال وجود تکلیف هست، اما دلیلی برای آن وجود ندارد، عقل به برائت حکم نمی کند و احتیاط را لازم می داند. استدلال او این است که حق خداوند بر بندگانش محدود نیست و تنها مواردی را شامل نمی شود که ما به تکلیف یقین داریم؛ بلکه مواردی را نیز که احتمال وجود تکلیف می دهیم، دربرمی گیرد. بنابراین در این گونه موارد، حکم عقل، لزوم احتیاط است.  گفتنی است که شهید صدر نیز مانند دیگر اصولیان، برائت شرعی را در این موارد می پذیرد؛ یعنی معتقد است که هر چند عقل به برائت حکم نمی کند، آیات و روایات، احتیاط را لازم نمی دانند و به برائت حکم می دهند.

ضرورت وجود حکومت اسلامی

در نگاه شهید صدر، وجود دولت ضرورتی اجتماعی و مبتنی بر فطرت انسان است.  او بر پایه این مبنا، وجود حکومت اسلامی را نیز امری ضروری می داند و می گوید: دولت اسلامی تنها یک ضرورت دینی نیست؛ بلکه افزون بر آن، ضرورت تمدن بشری است؛ زیرا تنها راه شکوفایی استعدادهای انسان است.

اقتصاد اسلامی مکتب است، نه علم

محمد باقر صدر معتقد است که آنچه اسلام ارائه می دهد، مکتب اقتصادی اسلام است، نه علم اقتصادی اسلامی؛ یعنی اقتصاد اسلامی ارائه دهنده روشی عادلانه برای تنظیم زندگی اقتصادی است و هیچ گاه در پی اکتشافات علمی در حوزه اقتصاد نیست؛ برای مثال، اسلام در حجاز به دنبال کشف عوامل رِبا نبود؛ بلکه آن را ممنوع کرد و نظام جدیدی بر اساس مضاربه بنا نمود. به باور او زمانی که اقتصاد اسلامی در تمام قلمروهای جامعه اسلامی پیاده شد، آنگاه عالِم اقتصاد می تواند پدیده های اقتصادی را کشف کند و علم اقتصاد اسلامی را تبیین نماید.

 بیست سالگی با تدریس کتاب «کفایة الاصول» تدریس خارج اصول و از بیست و هشت سالگی به تدریس دوره خارج فقه بر اساس کتاب «العروة الوثقی» پرداخت. بعدها فلسفه و تفسیر قرآن نیز تدریس می کرد. او در طول نزدیک به سی سال تدریس و تعلیم، شاگردانی جوان، محقق، پر شور، متّقی، متفکر، آگاه، مجاهد و سیاست مدار تربیت کرد که هر یک از آنها بعدها پرچمدار نشر علم و فرهنگ و آیین جهاد در راه خدا شدند و بعد از استادشان، راه علمی، فکری و سیاسی  اجتماعی او را ادامه دادند.

دوران مرجعیت

دوران مرجعیت آیت الله سیدمحمدباقر صدر، پس از وفات آیت الله حکیم (۱۳۹۰ ق. ) آغاز شد و بسیاری از مردم عراق از او تقلید کردند.

در سال ۱۳۹۲ق. رژیم بعث عراق، بیش از پیش از تحرّک های ضد استبدادی حزب دعوت اسلامی و دیگر گروه های مبارز و مسلمان به وحشت افتاد. بنا براین با یورش به خانه های مبارزان و مجاهدان، عدّه زیادی را دستگیر و زندانی کردند. آیت الله صدر نیز با اینکه بیمار بود و در بیمارستان نجف بستری شده بود، تحت نظر مأموران سازمان امنیت رژیم بعث قرار گرفت. تا اینکه با اعتراض مردم و علما، سازمان امنیت دست از او برداشت.

در سال ۱۳۹۴ق. رژیم بعث عراق، پنج تن از شاگردان و مریدان صدر، یعنی شیخ عارف بصری، سیدعزالدین قبانچی، سیدعمادالدین طباطبایی تبریزی، حسین جلوخان و سیدنوری طعمه، را دستگیر و اعدام کرد! این گروه شهیدان، طلایه دار شهدای انقلاب اسلامی عراق بودند. این حادثه اثر ناگوار و سنگینی بر روح آیت الله صدر گذاشت و مدتها به سختی متأثر و بیمار بود.

از حوادث مهّم دیگر در دوران مرجعیت آیت الله صدر، حرکت اربعین سال ۱۳۹۷ بود. مردم نجف از قدیم هر سال در روز اربعین حسینی، مویه کنان و عزادار، با پای پیاده از نجف تا کربلا راهپیمایی می کنند. در آن سال، آیت الله صدر هر چه در توان داشت به هیئت های عزادار مساعدت کرد تا مراسم شور انگیز اربعین را هر چه با شکوه تر برگزار نمایند. آن روز ده ها هزار نفر در قالب عزاداران حسینی، اعتراض خود را علیه سلطه ضد انسانی رژیم بعث عراق، اعلام کردند.

به دنبال آن قیام تاریخی، آیت الله صدر، را دستگیر و به سازمان امنیت بغداد منتقل کردند، در آنجا پس از بازجویی، هشت ساعت تحت شکنجه جسمی و روحی قرار دادند. آثار آن شکنجه ها، تا آخر عمر در بدنش هویدا بود و به سختی می توانست از پلّه ها بالا برود.

تحریم پیوستن به حزب بعث

یکی از برنامه های خطرناک رژیم بعثی عراق، «بعثی کردن نظام آموزش و پرورش» بود. به همه دست اندر کاران امور تعلیم و تربیت از مدارس گرفته تا دانشگاهها تکلیف کردند که به حزب بعث عراق بپیوندند و برنامه های ضد اسلامی آن را در تمام سطوح آموزش کشور اجرا کنند. در این هنگام، آیت الله صدر در مقام مرجعیت و یگانه پرچمدار مبارزه با حزب کافر بعث، با صدور فتوایی، پیوستن به حزب و هر گونه همکاری با آن را تحریم کرد. این فتوا، تکلیف مردم را روشن ساخت و مردم از پیوستن به حزب و عضویت در آن پرهیز کردند، جز اندکی فرو مایه و بی دین و ترسو.

تاثیر فتوای آیت الله صدر به حدّی بود که یکی از مسؤولان حزب در این باره، اعتراف کرد: فتوای سید محمد باقر، همه نقشه های ما را نقش بر آب کرده و هیچ کس، جز عده کمی ترسو و بز دل، از پذیرفتن عضویت حزب و همکاری با آن استقبال نکرد. بدین گونه حزب بعث، دشمن اصلی خود را شناخت.

در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی

آیت الله صدر، از حامیان صادق امام خمینی و انقلاب اسلامی بود، امام در پاریس بود که سیدمحمدباقر صدر، طی نامه ای پیشتیبانی خود را از ایشان و ملّت انقلابی ایران اعلام، و از مقام شهدای انقلاب، تجلیل کرد. همین فعالیت های او بود که ملّت مسلمان عراق را به سوی حمایت از مردم ایران سوق می داد و رژیم آمریکایی صدام حسین حاکم خونخوار عراق را خشمگین می کرد. در شب ۲۲بهمن ۱۳۵۷که شب پیروزی شکوهمند مردم مسلمان و انقلابی ایران به رهبری امام (ره) بر طاغوت آمریکایی رژیم محمد رضا پهلوی  بود. آیت الله صدر در مسجد جواهری نجف اشرف به منبر رفت و برای مردم مسلمان عراق از انقلاب اسلامی ایران و نقش امام خمینی در احیای اندیشه های دینی و اصلاح امت اسلام، سخن گفت و تکلیف مردم عراق را در برابر حکومت ضد دینی بعثی، معین کرد: قیام!. . . قیام. . .

فردای آن شب، مردم عراق به دعوت رهبر خود، برای حمایت از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی، در بسیاری از شهرهای عراق راهپیمایی کردند.  از دیگر کارهای آیت الله صدر، در جهت حمایت از انقلاب اسلامی ایران، تالیف سلسله کتاب های «الاسلام یقود الحیاه» در شش جلد بود که شامل بحث هایی نظیر: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، منابع قدرت دولت اسلامی، اقتصاد جامعه اسلامی و غیره می شود.

با قرآن در صحنه

از کارهای شگفت انگیز آیت الله صدر برای بیداری مردم عراق و آماده کردن آنها برای قیام و حرکت در مقابل حکومت جائر آن کشور، برگزاری تفسیر موضوعی قرآن بود. آن هم بعد از تعطیل کردن درس خارج فقه!

در حوزه علمیه نجف کمتر دیده شده بود که یک مرجع تقلید تفسیر قرآن بگوید آن هم به جای درس خارج فقه، که این بیشتر مایه تعجب دیگران می شد. به طوری که برخی از شاگردان او، در این باره از وی سؤال کردند او جواب داد:

«برای من تدریس و تالیف و تحقیق، صورت حرفه و هدف در زندگی ندارد، بلکه ادای وظیفه شرعی به هر نحو ممکن برای من از همه چیز مهم تر است. امروز در این برهه از تاریخ اسلام و مسلمین، که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی پیروز شده و پوزه قدرت های شیطانی شرق و غرب را به خاک مالیده و امت اسلام را در سر تا سر دنیا بیدار کرده است، من وظیفه خود می دانم که با تفسیر قرآن، افکار مردم مسلمان عراق را آگاه و آرمان های انقلابی اسلام را مطرح نمایم و با بیان مفاهیم شور آفرین، حماسی و اجتماعی قرآن کریم، دلها را برای پیوستن به انقلاب اسلامی ایران آماده کنم. از طرفی، درس خارج فقه و اصول، بیش از حدّ لازم در حوزه گفته می شود، امّا جای تفسیر قرآن سخت خالی است!»

درس تفسیر شهید صدر هر هفته دو روز از تاریخ ۱۷جمادی الاول تا ۵ رجب ۱۳۹۹طی چهارده جلسه برگزار شد.  مجموع آن چهارده جلسه درس تفسیر قرآن در کتاب «المدرسه القرآنیه» تدوین شده است. که بعد از آن رژیم طاغوتی صدام حسین از ترس بیداری مردم، درس تفسیر بیدارگرانه آیت الله صدر را به تعطیلی کشاند.

درس تفسیر قرآن جنب و جوشی در میان توده مردم به وجود آورده بود. حکومت ظالمانه صدّام از این پدیده خجسته اسلامی، به وحشت افتاد و برای جلوگیری از هر گونه تحرّک، در یک یورش وحشیانه، همه نمایندگان آیت الله صدر را در تمام شهرهای کشور دستگیر و زندانی کرد. شهید صدر روز ۱۶رجب ۱۳۹۹را روز اعتراض و اظهار انزجار از اعمال ظالمانه رژیم اعلام کرد.

مردم به اطاعت رهبر و مرجع تقلید خود برخاستند، دست از کارهای خود کشیدند، بازارها را تعطیل کردند و برای بیعت با رهبرشان به خانه او شتافتند. همان شب آیت الله صدر دستگیر و روانه بغداد شد. در سازمان امنیت بغداد، از او خواستند که دست از پشتیبانی انقلاب اسلامی بردارد و مردم عراق را تحریک نکند. امّا شجاعانه جواب داد. «من یک مسلمانم و در برابر سرنوشت همه مسلمانان جهان و نه تنها عراق و ایران مسؤولم و باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم و وظیفه شرعی منحصر به ایران و عراق نیست. حمایت از انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن هم، یک وظیفه شرعی است!»

همان روز بنت الهدی، به ایراد یک سخنرانی در حرم امام علی (علیه السّلام) پرداخت و از مردم خواست که به خیابان ها بریزند و در مقابل دستگیری آیت الله صدر، به رژیم بعثی اعتراض کنند. همین گونه نیز شد و رژیم برای ایجاد آرامش و جلوگیری از گسترش اعتراض مردم، مجبور شد که آیت الله صدر را آزاد کنند.

شهادت

در ۱۹جمادی الاول ۱۴۰۰ ق/ ۱۶فروردین ۱۳۵۹بار دیگر آیت الله صدر در شهر نجف اشرف دستگیر شد و به بغداد منتقل گردید. در بغداد از او خواستند تا چند کلمه ای بر ضد انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی بنویسد تا از مرگ حتمی نجات یابد اما او آشکارا این تقاضا را رد کرد و بر راه مستقیم و خلل ناپذیرش تأکید نمود. در نتیجه پس از سه روز شکنجه های وحشیانه، در ۲۲جمادی الاول ۱۴۰۰ ق/ ۱۹فروردین ۱۳۵۹به شهادت رسید و تحت نظر شدید مأموران امنیتی در آرامگاه خانوادگی شرف الدین در نجف اشرف به خاک سپرده شد.

پس از چند روز که خبر شهادت آیت الله صدر قطعی شد امام خمینی، طی پیامی که در ۲اردیبهشت ۱۳۵۹صادر کرد از وی به عنوان «شخصیت علمی و مجاهد که از مفاخر حوزه های علمیه و از مراجع دینی و منتفکران اسلامی بود. » یاد نمود و به همان مناسبت از روز ۳اردیبهشت سه روز عزای عمومی اعلام داشت. [2]

پی نوشت:

 

[1] صدر، سیدمحمدباقر، مباحث الاصول، مقدمه، ص۷۹-۸۳

[2] قلیزاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ ۱۳۷۲، ص۱۰۹-